برخی دیدگاه های جایگزین
دین و انتخاب طبیعی
انتشار کتاب معروف آلیستر هاردی ( ۱۹۷۶ ) به نام زیست شناسی خدا ۱۰ دری تازه به روی تأملات زیست شناختی نوین درباره تکامل و دین گشود . این کتاب اساسأ به دنبال آن است که انتخاب طبیعی داروین و علم وراثت را با دین آشتی دهد . هاردی نظریه داروین را وارونه کرد . براساس دیدگاه سنتی تغییر رفتار تابع تغییر جسمانی است ؛ ولی هاردی بر آن بود که اگزینش نیرومند رفتاری تغییر جسمانی نسبتا سریعی را به دنبال دارد » ( ص ۶۲ ) . وی این الگو را گزینش رفتاری ، مناسبی ( ص ۶۲ ) برای تکامل انسان فصل سوم : دین و زیست شناسی و ۸۳ می داند ، شیوه عمل این گزینش معلوم نیست ، و این نقطه ضعف نظریه هاردی است . لیکن این دیدگاه گامی به پیش بود ، و اینک در روانشناسی تکاملیا کاملا رایج است ( بائر ، ۱۹۸۰ ؛ دارم ، ۱۹۸۲ ) .
اگر مفهوم کارافزایی را در نظر بگیریم مشکل حل می شود ، زیرا رفتار مورد نظر ممکن است فقط نتیجه کالبد و فیزیولوژی موجود باشد . جسم آدمی ممکن است اساسا برای آنچه در رفتار روی می دهد طراحی نشده باشد ؛ بلکه با آنچه اتفاق می افتد سازگار شده باشد . باز هم ، مغز بزرگ آدمی در راهی غیر از آنچه برای آن تکامل یافته است به کار گرفته می شود . هاردی سپس تجربه دینی را هسته اصلی ایجاد انطباق و از این رو در گزینش طبیعی دخیل دانست . وی برای تحکیم شالوده زیست شناختی اش ، از قول محقق دیگری نقل می کند که در انسان غریزهای عمیق وجود دارد که در پس فرایند طبیعت به دنبال امری شخصی است » ( ص ۹۶ ) .
بعدا هاردی وفاداری سگ به صاحب اش را با وابستگی انسان به خدا قیاس کرد . بنابراین دین مخلوق طبیعت است . هاردی مجاهدت عالمانه خود را ادامه داد تا الاهیاتی بر پایه زیست شناسی پدید آورد . او بصراحت از چیزی سخن می گفت که امیدوار بود توجیهی علمی و زیست شناختی برای دین باشد ، نه اینکه فقط کلیتی زیست شناختی باشد که با ملاکهای علم معاصر جور درآید . ریبرن و ریچموند ( ۱۹۹۸ ، ۲۰۰۰ ) نیز زیست شناسی را با دین پیوند داده و از آن با اصطلاح اخدا زیست شناسی یاد کرده اند . چون نظر آنها بیشتر از انگیزهای مذهبی نشأت می گیرد و چندان ارتباطی با روانشناسی تجربی ندارد ، در این جا به همین اشاره بسنده می کنیم . سخنان ایشان به عنوان نظریه ای برای کنکاش بیشتر در پیوند میان زیست شناسی و دین سزاوار تأمل است .
کتاب اسپیلکا
صفحه 82
درباره این سایت