داشتم به این فکر میکردم که چه تفاوت یا شباهت هایی بین شناختی که من در این سن از خدا دارم با یک کودکی که شاید سالها کوچکتر از من باشه وجود داره. برای همین تصمیم گرفتم که یک سری سوال رو از یک کودک 6 ساله بپرسم.
من: خدا چیه؟
کودک: خدا مهربونه بزرگ
من: خدا چه شکلیه؟
کودک: خدا شکلی نداره، اما صورتش زرد
من: تو فک میکنی خدا وجود داره؟
کودک: آره مواظب مایه
من: به نظرت خدا چه ویژگی های داره؟
کودک: مهربونه، به ما نعمت‌ داده
من: خدا کارش چیه؟ چیکار میکنه؟
کودک: خدا با شیطون می جنگه
من: خدا خونه داره؟
کودک: آره
من: خونش کجاست؟
کودک: تو قلبمون
من: کار شیطون چیه؟
کودک: ما رو گول میزنه، به ما میگه شما نباید کمک مامانتون کنید نباید نماز بخونیم

با توجه به سوال هایی که از این کودک پرسیدم متوجه شدم که هر چقدر فرد سنش بیشتر میشه درک و شناختش از خدا کاملتر و یا میشه گفت وسیع تر میشه اما با این حال باز هم در مواردی بهم شبیه هستیم.
موردی که برای من جالب بود اینه که با وجود اینکه نمیدونن خدا چه شکلیه اما برای اون صورت در نظر میگیرن و همین طور ویژگ های دیگر آدم های بزرگ را به خدا نسب میدهند.

نظر یک کودک 6 ساله درباره خدا

قسمتی از کتاب اسپیلکا

به سلامت روان به اندازه سلامت جسم اهمیت نمی دهیم

خدا ,یک ,های ,میشه ,کودک ,وجود ,خدا چه ,کودک 6 ,یک کودک ,از خدا ,به ما

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

PES2017 شورای دانش آموزی ClinicRavan Mehraban سررسید 1400 - سالنامه 1400 - تقویم رومیزی 1400 - چاپیون باز آهنگ | دانلود آهنگ جدید جهانگردی آموزش تخصصی هواساز خانگی بهترین مرجع فایل های لایه باز دنیای اینستاگرام چطور؟