دفتر روانشناسی یونس محمدی



داشتم به این فکر میکردم که چه تفاوت یا شباهت هایی بین شناختی که من در این سن از خدا دارم با یک کودکی که شاید سالها کوچکتر از من باشه وجود داره. برای همین تصمیم گرفتم که یک سری سوال رو از یک کودک 6 ساله بپرسم.
من: خدا چیه؟
کودک: خدا مهربونه بزرگ
من: خدا چه شکلیه؟
کودک: خدا شکلی نداره، اما صورتش زرد
من: تو فک میکنی خدا وجود داره؟
کودک: آره مواظب مایه
من: به نظرت خدا چه ویژگی های داره؟
کودک: مهربونه، به ما نعمت‌ داده
من: خدا کارش چیه؟ چیکار میکنه؟
کودک: خدا با شیطون می جنگه
من: خدا خونه داره؟
کودک: آره
من: خونش کجاست؟
کودک: تو قلبمون
من: کار شیطون چیه؟
کودک: ما رو گول میزنه، به ما میگه شما نباید کمک مامانتون کنید نباید نماز بخونیم

با توجه به سوال هایی که از این کودک پرسیدم متوجه شدم که هر چقدر فرد سنش بیشتر میشه درک و شناختش از خدا کاملتر و یا میشه گفت وسیع تر میشه اما با این حال باز هم در مواردی بهم شبیه هستیم.
موردی که برای من جالب بود اینه که با وجود اینکه نمیدونن خدا چه شکلیه اما برای اون صورت در نظر میگیرن و همین طور ویژگ های دیگر آدم های بزرگ را به خدا نسب میدهند.


برخی دیدگاه های جایگزین 
دین و انتخاب طبیعی
 انتشار کتاب معروف آلیستر هاردی ( ۱۹۷۶ ) به نام زیست شناسی خدا ۱۰ دری تازه به روی تأملات زیست شناختی نوین درباره تکامل و دین گشود . این کتاب اساسأ به دنبال آن است که انتخاب طبیعی داروین و علم وراثت را با دین آشتی دهد . هاردی نظریه داروین را وارونه کرد . براساس دیدگاه سنتی تغییر رفتار تابع تغییر جسمانی است ؛ ولی هاردی بر آن بود که اگزینش نیرومند رفتاری تغییر جسمانی نسبتا سریعی را به دنبال دارد » ( ص ۶۲ ) . وی این الگو را گزینش رفتاری ، مناسبی ( ص ۶۲ ) برای تکامل انسان  فصل سوم : دین و زیست شناسی و ۸۳ می داند ، شیوه عمل این گزینش معلوم نیست ، و این نقطه ضعف نظریه هاردی است . لیکن این دیدگاه گامی به پیش بود ، و اینک در روانشناسی تکاملیا کاملا رایج است ( بائر ، ۱۹۸۰ ؛ دارم ، ۱۹۸۲ ) . 
اگر مفهوم کارافزایی را در نظر بگیریم مشکل حل می شود ، زیرا رفتار مورد نظر ممکن است فقط نتیجه کالبد و فیزیولوژی موجود باشد . جسم آدمی ممکن است اساسا برای آنچه در رفتار روی می دهد طراحی نشده باشد ؛ بلکه با آنچه اتفاق می افتد سازگار شده باشد . باز هم ، مغز بزرگ آدمی در راهی غیر از آنچه برای آن تکامل یافته است به کار گرفته می شود . هاردی سپس تجربه دینی را هسته اصلی ایجاد انطباق و از این رو در گزینش طبیعی دخیل دانست . وی برای تحکیم شالوده زیست شناختی اش ، از قول محقق دیگری نقل می کند که در انسان غریزهای عمیق وجود دارد که در پس فرایند طبیعت به دنبال امری شخصی است » ( ص ۹۶ ) . 
بعدا هاردی وفاداری سگ به صاحب اش را با وابستگی انسان به خدا قیاس کرد . بنابراین دین مخلوق طبیعت است . هاردی مجاهدت عالمانه خود را ادامه داد تا الاهیاتی بر پایه زیست شناسی پدید آورد . او بصراحت از چیزی سخن می گفت که امیدوار بود توجیهی علمی و زیست شناختی برای دین باشد ، نه اینکه فقط کلیتی زیست شناختی باشد که با ملاکهای علم معاصر جور درآید . ریبرن و ریچموند ( ۱۹۹۸ ، ۲۰۰۰ ) نیز زیست شناسی را با دین پیوند داده و از آن با اصطلاح اخدا زیست شناسی یاد کرده اند . چون نظر آنها بیشتر از انگیزهای مذهبی نشأت می گیرد و چندان ارتباطی با روانشناسی تجربی ندارد ، در این جا به همین اشاره بسنده می کنیم . سخنان ایشان به عنوان نظریه ای برای کنکاش بیشتر در پیوند میان زیست شناسی و دین سزاوار تأمل است . 
کتاب اسپیلکا
صفحه 82


مرگ غم انگیز رابین ویلیامز بحث های بیشتری را درباره افسردگی و نحوه برخورد جامعه با این بیماری روحی پیش کشیده است.

بعد از مرگ غم انگیز رابین ویلیامز، در برنامه های تلویزیونی و همچنین گفتگوهای خودمانی بحث های زیادی درباره شرایط تلخ پیرامون خودکشی این ستاره هالیوود، و اینکه او چند سالی بود که از بیماری افسردگی رنج می‌برد، مطرح شد، و خبرهای چند روز پیش مبنی بر اینکه او شاید در مراحل ابتدایی ابتلا به بیماری پارکینسون بوده، سوالات بیشتری را پیش کشید.

اما علاوه بر این، مرگ او این سوال را پیش کشید که آیا به سلامت روان هم به اندازه سلامت جسم اهمیت داده می شود؟

یکی از بحث متأثرکننده در برنامه تودی (Today) و با حضور آدرین استرین برگزار شد. پسر ۳۴ ساله او اخیرا خودکشی کرده است. او گفت که بیشتر آدم ها اطلاعات بسیار کمی از بیماری های روحی و روانی دارند، و او به عنوان پدر یک بیمار همیشه نگران بوده که مبادا کار بیشتری بوده که می توانسته انجام بدهد.

یکی دیگر از مصاحبه شوندگان سر سایمون وسلی، رئیس جدید کالج سلطنتی روانپزشکان بود. او به این نکته اشاره کرد که در حالی که اکثریت بزرگی از مبتلایان به بیماری هایی نظیر فشار خون بالا یا سرطان تحت درمان بوده یا هستند، این رقم برای مبتلایان به اختلالات روحی و روانی از ۴۰ درصد فراتر نمی رود.

پروفسور وسلی اذعان کرد که این موضوع پیچیده است و کسانی که از ابتلایشان به مشکلات روحی و روانی اطلاع دارند، معمولا مایل به بیان مشکلشان نیستند، زیرا از آن بیم دارند که شغلشان را از دست بدهند. اما او این را هم گفت که فهرست انتظار برای درمان های روانی پیشرفته طولانی است و وضعیت سلامت روانی باید در دستور کار تمداران، از اولویت بیشتری برخوردار باشد.

تکانی تازه

در تحولی بی ارتباط به این موضوع، مجله خدمات بهداشت و سلامت نتایج بررسی هایی را منتشر کرده که روی درخواست های دریافت اطلاعات از مراجع دولتی و ۵۲ موقوفه سلامت روان در انگلستان انجام شده است.

این بررسی ها نشان می دهد که شمار پرسنل پرستاری از سال های ۱۲-۲۰۱۱ تا ۱۴-۲۰۱۳ حدود ۶ درصد کمتر شده، و شمار پزشکان تحت استخدام و تخت های بیمارستانی هم کاهش پیدا کرده است.

موسسات خیریه و کارشناسان این حوزه می گویند که نتایج این بررسی "تصویری نگران کننده" ترسیم می کند و باید آن را به مثابه "علامت هشدار" دانست. در پاسخ به این گزارش مجله خدمات بهداشت و روان، یکی از سخنگویان وزارت بهداشت گفت: "در زمینه برخورد برابر با سلامت روان و جسم، ما در مقایسه با گذشته از هر زمان دیگری پیشتر رفته ایم و به سرویس بهداشت و درمان ملی (NHS) دستور داده ایم که مطمئن شوند این رویه در همه مناطق پیاده می شود."

وزارت بهداشت خاطرنشان می کند که در شرح وظایف سرویس بهداشت و درمان ملی انگلستان آمده که همه مناطق باید برنامه هایی مد نظر داشته باشند تا اطمینان حاصل کنند که هیچ فرد دچار بحران روحی و روانی بدون رسیدگی از این مراجع بازگردانده نمی شود. درخواست ها برای دادن اهمیت بیشتر به سلامت روان و نیاز به بحث و گفتگوی گسترده تر درباره اولویت ها و منابع برای بیماران دچار افسردگی بیش از پیش به گوش می رسند. ماجرای غم انگیز رابین ویلیامز هم تکان تازه ای به این موضوع داده است.

هیو پیم

سایت بی بی سی

تاریخ 1 شهریور 93 


تهران – ایرنا - روانشناسی دین یکی از شاخه های علم روانشناسی وادیان با موضوع بررسی تأثیرات روانی دین در زندگی انسان است. روانشناسان دین افرادی هستند که تخصص های دیگر خود در زمینه های علوم انسانی را با دین یا نحوه ی وابستگی مردم به ایمان پیوند می زنند.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری ایرنا، بنابر تعریفی عام هدف روانشناسی، شناختن مردم است و روانشناسان می کوشند با بررسی انگیزش ، شناخت و رفتار انسانی به این هدف دست یابند. در تقسیم بندی انجمن روانشناسی آمریکا از مجموع50 شاخه ی تخصصی در این علم که شامل تخصص های مختلفی مانند روانشناسی بالینی و اجتماعی و بسیاری انواع دیگر است، شاخه سی و ششم این تخصص ها مربوط به روانشناسی دین است که به بررسی انگیزه های مذهبی ، شناخت مذهبی و رفتار مذهبی و نقش دین در مراحل مختلف زندگی انسان می پردازد. بر اساس تحقیقات این گروه می توان اظهار داشت که تقریباً تمام جنبه های زندگی به نوعی با دین و معانی دین ارتباط دارند. بنابراین دین جنبه ای کارکردی دارد و بایستی دید که ایمان شخص از چه راه هایی بر جهان او تأثیر می گذارد.

هر چند دین بیانگر و پاسخگوی نیازهای فردی ، اجتماعی و فرهنگی است اما تحلیل روانشناختی از دین جدای از بررسی دین در حوزه ی فرهنگ و جامعه صورت می گیرد. بعلاوه یک روانشناس حوزه ی دین با اصول و مبانی ادیان کاری ندارد و وارد مجادلات مربوط به عقل و ایمان و دعواهای کلامی یا اختلافات میان علم و دین نمی شود و نیز نصوص دینی را مورد بررسی قرار نمی دهد بلکه رویکردی عمدتاً علمی - تجربی دارد که به بررسی جوانب انسانی دین می پردازد و نه خود آن. در اینجا مقصود از رویکرد تجربی در روانشناسی دین این است که با نگرش عینی و بی طرفانه به سراغ دین برویم و فارغ از این که خود دیندار باشیم یا خیر، درباره ی دین و موارد روانشناختی آن از طریق مشاهده و آزمایش یا بررسی های میدانی و آماری دست به واکاوی و پژوهش بزنیم. شاید بتوانیم تاریخ انتشار کتاب 'انواع تجربه دینی' ویلیام جیمز (1902) را سرآغاز روانشناسی تجربی دین بدانیم.

مفهوم روانشناسی دین آن گونه که امروز از آن برداشت می شود از حدود قرن نوزدهم اروپا و با پیدایش رشته ی ادیان تطبیقی به صورت مستقل مورد توجه قرار گرفت. البته دو رشته ی نوظهور دیگر در حوزه ی پزشکی در آن زمان نیز در رشد و اهمیت شاخه ی روانشناسی دین مؤثر واقع شدند. آن دو رشته عبارت بودند از روانشناسی اعماق ( Depth Psychology) که از دیدگاهی غربی به عنوان نخستین روش پژوهش نظام مند در باب ضمیر ناخودآگاه برای درمان بیماری های روانی بکار گرفته شد و دیگری فیزیولوژی روانشناختی ( Psychophysiology ) که از فیزیولوزی به عنوان کوششی برای جانشین سازی دستگاه و تکیه گاه فلسفی مربوط به نظریه ی ادراک ، با سنجش و آزمایشگری عینی ، انشعاب یافت. البته بر کسی پوشیده نیست مطالعه در باب ابعاد مختلف روح و اهمیتش در تعادل شخصیت انسان و نیز بکار گیری روش های دینی برای درمان نابسامانیهای روحی از قرن ها قبل در مباحث فلسفی ادیان مختلف در شرق و غرب عالم مطرح شده بودند. به عنوان مثال اندیشمندان و فلاسفه ی مسلمان از جمله ملاصدرا درباره ی 'علم النفس' یا همان شناخت روان نظریه ها و نکات بدیعی را ارائه نموده اند. ایشان رابطه ی نفس با بدن را شبیه به رابطه ی هر شکل فیزیکی عادی با ماده آن قلمداد نمی کردند و معتقد بودند ادغام همه ی شکل های فیزیکی با ماده ی خود به صورت ترکیب دو عنصر مجزا از هم نیست بلکه این عناصر کاملا در یکدیگرذوب می شوند و در هم می آمیزند تا اتحاد کاملی تشکیل دهند.

نفس، در تضاد با اشکال مادی خالص، به واسطه بعضی شکل ها یا قوّه های پست تر، در ماده ی خود تأثیر می گذارد و آن را هدایت می کند. ملاصدرا در این باب می گوید : ' نفس کمال جسم مادی است'.

از نخستین افرادی که اثری مستقل تحت عنوان 'روانشناسی دین' منتشر کرد استارباک (99م) بود . نظریات او در این کتاب اگر چه بر پایه ی تحقیق از طریق پرسشنامه های متعدد و تحلیل و تفسیر آنها تهیه شده بود و با مخالفت برخی محافل دینی مسیحی مواجه شده بود اما در هر حال او در این اثر اعلام کرده بود که 'دین یک راز است و علم هرگز همه ی ابعاد آن را نخواهد شناخت'.

همین رهیافت را ویلیام جیمز که پیشتر نیز به اثر مشهور و تأثیر گذار او ' تنوع تجربه ی دینی' اشاره شد در سخنرانی های گیفورد که بالاترین گردهمایی فکری دانشمندان در غرب است اذعان داشت که ' دین ، عمیق ترین و خردمندانه ترین چیز در حیات انسان است .' رهیافت جیمز بیشتر بالینی و کمتر تجربی بود.

در ادامه ی گسترش پژوهش ها و تحلیل هایی که در خصوص روانشناسی دین مطرح شدند افرادی مانند زیگموند فروید (56- 1932م) که رهیافتی کاملاً خصمانه و مغایر با رویکردی که وجه ربّانی دین و تأثیرات آن بر روح و روان آدمی دارد ، ظهور کردند. نظریات فروید در باب دین که برای دوره ای از

که از شهرت برخوردار شده بود با ظهور برخی شاگردانش مانند کارل گوستاو یونگ (87- 1961م) که از مکتب او جدا شدند و روش روانشناختی مستقلی را پیش گرفتند مورد نقد و چالش فراوان واقع گشت و در بسیاری از موارد مردود اعلام شدند . هر چند شایان توجه است که تعلّق خاطر یونگ به دین ، اسطوره و سنن باطنی و نمادین نبود که او را از فروید جدا کرد بلکه ارزیابی مثبتش از دین به عنوان نمایانگر ابعاد روح به نحوی ژرف تر و جامع تر از استادش بود. در بین اندیشمندان مسلمان و حتی برخی ون دیگر ادیان ، آراء یونگ نیز به دلیل تعت با اهداف و آرمان های دین مورد تأیید واقع نشده است.

در ادامه ی مطالعات روانشناسی دین یکی از مباحثی که مورد توجه واقع شد در خصوص تکامل تصویر خدا در ذهن آدمی بود. لذا روانشناسانی مانند ژان پیاژه ( 86-1980 م) پژوهش های مهمّی را در باب دین در نظر کودکان انجام دادند . البته آغاز گر این پژوهش ها در غرب هانری کلاویه و در حدود سال 1931 میلادی بود.

یکی از پژوهش های جدّی و گسترده ای که در این موضوع انجام شد در حدود دهه ی 1970 میلادی و توسط الکایند بود که رشد آرای مذهبی در کودکان را متناظر با مراحل شناختی ایشان نشان داد. الکایند در سه بررسی جداگانه یک سلسله سؤالات را به ترتیب در اختیار کودکان یهودی ، کاتولیک و پروتستان قرار داد تا دریابد که آنها از هویّت و آرای مذهبی چه درکی دارند. مثلاً او در یک بررسی سؤالاتی از قبیل: 'تو مسیحی هستی؟' ، 'چرا؟' و یا سؤالاتی از قبیل 'دعا چیست؟' و ' دعاها به کجا می روند؟' را از کودکان پرسید.

الکایند و همکارانش دریافتند که در هر سه گروه میان پاسخ های کودکان شباهت های شناختی زیادی وجود دارد که وابسته به سنّ آنهاست و رشد آرای مذهبی تا حدّی متناظر با مراحل شناختی کودکان است . مراحل رشد شناختی که پیشتر پیاژه ( روانشناس سوئیسی ) آن را مطرح کرده بود . به این معنی که کودکان هر چه بزرگتر می شوند قادر به تفکر مذهبی انتزاعی تری هستند .

به عنوان مثال فروید تصویر خدا را در چهره ی پدر می دید و آن را نوعی فرافکنی پدر واقعی شخص به منظور رفع عقده ی ادیپ محسوب می کرد. البته رویکرد فروید کاملاً مخالف با رویکردی بود که مردم مذهبی اتخاذ می کنند. یونگ نیز اگر چه ' کهن الگوها' را در میزان ابعاد مفاهیمی که از خدا وجود دارند ، سهیم می دانست اما به هر حال او نیز به پیوند استوار بین نحوه ی تلقی کودکان از پدر واقعی شان و تصور آنان از خدا اذعان داشت.

از دید بسیاری از روانشناسان و تحلیل گران رفتاری، رفتارهای پدر و مادر تأثیر بسزایی در تلقی کودکان و نوجوانان از خدا دارد. به عنوان مثال نتایج یکی از پژوهش ها در این زمینه نشان می داد که افراد مایلند خدا را به صورت عشق مادری درک کنند و نه به صورت اقتدار پدری.

فنون فرزند داری تا حد زیادی با دین پیوند خورده است ' نان سی. زد ' معتقد بود که برخی از پدر و مادرها تصویر خدای عذاب دهنده را بکار می گیرند تا رفتار فرزندان خود را مهار کنند. در واقع پدر و مادرهای فاقد قدرت به نوعی ' ائتلاف با خدا' روی می آورند تا در فرمان بردار کردن فرزندان موفق شوند؛ که این امر پیامدهای منفی ای را در پی دارد و باعث می شود که کودکان به خاطر مشکلات همواره خود را سرزنش کنند و احساس کنند که باید فرمان بردار باشند.

دین نقش های درونی و ظریف تری را نیز در پرورش فرزند و به طور کلی پرورش روح و روان انسان ایفا می کند.

اما در هر حال روانشناسی دین که هدفش از دیگاه اسلامی بررسی مراتب اولیه ی رشد انسان و همسو شدن روح و ذهن او با مفاهیم دینی می باشد تا اکنون بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است. حتی متأسفانه در این باب پژوهشی همه جانبه و مستقل از منظر قرآن و احادیث نبوی و تربیت دینی اسلامی که همسو با سیره ی نبوی باشد و آراء فلاسفه و اندیشمندان مسلمان را با تحلیلی روان شناسانه در برگیرد ، صورت نگرفته است.

در مجموع شاخه ی روانشناسی دین یکی از شاخه های علم روانشناسی و ادیان است که در کشور ما به دلیل عدم اختصاص رشته ای مستقل در تحقیقات دانشگاهی ، کم تر شناخته شده و به شکلی درخور مورد توجه واقع نشده است .

سایت ایرنا

تاریخ  14 اسفند 92

 



مکتب انگلیسی_آمریکایی دارای شخصیت هایی همچون: فرانسیس گالتون، استنلی هال، ادوین استارباک، جیمز لوبا، جرج کو، ویلیام جیمز و جیمز پرات است و من میخواهم به  دو مورد از آنها

( فرانسیس گالتون و ویلیام جیمز) اشاره کنم.

1_فرانسیس گالتون (22_1911) : دانشمند انگلیسی.

1_بنیان گذار روانشناسی تفاوتهای فردی

2_ او از روشهای آماری در این زمینه استفاده کرد

3_مهم ترین پژوهش وی درمورد کارایی عینی دعا و نیایش است

4_ با توجه به نتایج این پژوهش معقتد است داشتن زندگی همراه با دعا و نیایش و نیز هدف دعای دیگران قرار گرفتن با برخورداری از منابع عینی قابل مشاهدع همبستگی ندارد

5_ شواهدی نمی توان به دست داد که زندگی همراه با تقوی و دینداری، فرد را از مزایای عینی ای نظیر سلامت و طول عمر بهره مند میکند

6_ گالتون تردیدی نداشت که دعا ونیایش، دارای آثار مثبت باطنی(غیرعینی) است.

2_ ویلیام جیمز (1910_42) : دانشمند آمریکایی.

1_ شناخته شده ترین روانشناس در گرایش توصیفی به دین است

2_ کتاب انواع تجربه دینی(1902) بزرگترین اثر کلاسیک در زمینه روانشناسی دین است

3_ ارزیابی نهایی یک عقیده یا تجربه را ،فقط درسایه ثمر بخشی آن در زندگی فردی می توان انجام داد. پراگماتیسم

4_ از موارد نسبتا نادر به عنوان آزمودنی های اولیه خود بهره گرفت و بجای استنتاج آماری پر زحمت از توانایی تشخیص و بصیرت استثنایی خود بهره می جست

5_ کتاب انواع تجربه دینی با علاقه پایدار وی به توجیه فلسفی ایمان دینی شکل گرفت

منبع :

download.ghbook.ir


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تدبر در قرآن مادرم زمین آموزشگاه آشپزی آشپزشو با ارائه مدرک بین المللی آشپزی تکنولوژی معرفی خدمات شهری آموزشگاه تخصصی زبانهای سوئدی، دانمارکی، نروژی و فنلاندی پارسیانا اخبار بازی ها و تکنولوژی و جدیدترین اختراعات پیشرفته بلندی های بادگیر مدرن شو موسیقی لرستان